قلم

قلم

بیدار گران
قلم

قلم

بیدار گران

رفتار انسان دوستانه لشکران امام زمان (عج) با اسیران شورای نظار



بعضی از وطنداران تاجیک و اوغان افغانستان راجب حضرت استاد عبدالعلی مزاری (ره) درک فهم اشتباه دارند.


مخصوصا رژیم طالب ها که گمان میکنند حضرت شهید مزاری (ره) دنبال جنگ بود.

درحالی که دنبال اجرایی کردن قطنامه اسلام بود که قبل پیروزی مجاهدین همه رهبران مجاهدین گردهم جمع شدن و یک قطنامه نوشتند تو اون قطنامه نوشتند که کل مردم افغانستان در سرنوشت خودشان سهم داشته باشند.

قطنامه ای که انتخاب دولت سیتسم حکومت داری به دست مردم باشد اما وقتی ربانی و احمدشاه مسعود به دولت رسیدن قطنامه اسلام اباد که برای تشکل یک دولت که به انتخاب مردم افغانستان بود را قبول نکردن و قطنامه را قبول نداشتند.

تو همون قطنامه اسلام آباد هم اسمی از شیعه و هزاره برده نشده بود درحال که مجاهدین هزاره ده ها ولات را بر دست داشتند.

پشت پرده ها

کشورهای غربی ده ها سال برنامه ریزی و مهندسی کردن

که بین مسلمانان نفاق بندازند که تو بعضی کشورهای اسلامی موفق شدن دلیل این تفریقه اندازی بین مسلمانان توسط غربی روشن است که هم دیگرا بکشند فرقی برای اونای نمیکنه مثل الان اول فلسطین و سوریه میزنه بعدش ایران زدن که دلیل این کار اسرائیل اینکه تنهای قدرت که تو منطقه از مظلوم دفا می کند سپاه است

عربستان قطر ترکیه امارات این ها دنبال تجزیه اسلام است که دارند موفق می شوند با خلق کردن القاعده و طالبان و ده ها گروه های  که همین که امدن گفتند ما فقط شیعیان را میکشیم بعدش همه اینها جلوش گرفته شد بعداز کل جنایت های که کردن اخرش داعش رو خلق کردن که همون اول پیدایش به همه تجاوز کرد و اصلا به اسلام نمیخورد 

مردم تاجیکستان بخاطر پولی که از داعش میگیرند همه شون عضو داعش شدن و ازبیکستان و ترکمنستان و اذربایجان این ها هم عضوی داعش شدن هزینه این نیروی های این ها توسط السعود پرداخت میشود و ردپای از داعش نیست عربستان تو جهان ازادانه فعالیت دارد قطر و امارات انقدر ثروتمند استند که جهان میتونند بخرند اما چون رهبر دانا ندارند و قلاده اینها به دست کشورهای غربی است 

خواص ذکر یا کریم الصفح و معنای آن


در دعای جوشن کبیر عبارت «یا کٓریمٓ الصَّفْح» آمده است و معنای آن خیلی جالب است. آیا تا به حال فردی شما را به خاطر خطایی که کردید بخشیده است و به گونه ای به شما نگاه می کنه و رفتار می کند که خطای شما یادتان می افتد، مثل اینکه این خطا برای شما سابقه ای بدی شده است.


 


اما بعضی از افراد شما را می بخشد به صورتی که اصلا انگار نه انگار شما مرتکب خطایی شده اید و اصلا به روی شما نمی آورند، به این نوع بخشش «صَفح» می گویند و خدای ما اینگونه می بخشد. که از صمیم قلب می گوییم «یا کٓریمٓ الصَّفْح»


کانال یوتوپ ماwww.youtube.com/moradi744

مراسم باشکوه تشیع جنازه رهبر شهید استاد مزاری(ره) در مزارشریف با حضور میلیونی مردم بیدار




عَبدُالعَلی مَزاری (۱۳۲۶ - ۱۳۷۳ش) از چهره‌های مشهور سیاسی و جهادی افغانستان و اولین دبیرکل حزب شیعی وحدت اسلامی افغانستان بود که در سال ۱۳۶۸ش با ادغام احزاب سیاسی شیعه، حزب وحدت اسلامی را تأسیس و وارد مناسبات سیاسی افغانستان کرد.


او در سال ۱۳۵۱ش وارد ایران شد، سال‌ها به تحصیل در حوزه علمیه قم پرداخت و در مبارزات انقلاب اسلامی ایران مشارکت داشت. مزاری سال ۱۳۶۸ش به افغانستان بازگشت. اوج فعالیت سیاسی مزاری در سه سال آخر زندگی او به عنوان دبیرکل حزب وحدت اسلامی در کابل بوده که منجر به شهادت او در ۲۲ اسفند ۱۳۷۳ش توسط طالبان گردید.


در ۱۳۹۴ش محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، عبدالعلی مزاری را ملقب به «شهید وحدت ملی افغانستان» کرد.



زندگی

عبدالعلی مزاری فرزند خداداد در ۱۳۲۶ش در شهر چهار کِنت، ولایت بلخ، شمال افغانستان متولد شد. کودکی مزاری در دوران پادشاهی محمدظاهر و صدارت محمدداود سپری شد. در این زمان مردم هزاره‌جات به رهبری ابراهیم خان شهرستانی معروف به گاوسوار، قیامی بر ضد حکومت را پشت سر گذاشت و سید اسماعیل بلخی به همراه وی حرکت سیاسی را آغاز کرده بود.

عبدالعلی مزاری یکبار در نوجوانی، زمانی که مسئولان مدرسه، دانش‌آموزان را از سهمیه گندم محروم کرده بودند، با همراهی دانش‌آموزان فقیر و شکستن قفل انبار، به تقسیم آذوقه موجود در انبار مدرسه پرداخت.


تاثیرپذیری از بلخی و رفتن به سربازی

بصیر احمد دولت‌آبادی، نویسنده شیعه افغانستانی (۱۳۳۶ - ۱۳۹۷ش) انگیزه سیاسی مزاری را برگرفته از افکار مبارزاتی سید اسماعیل بلخی دانسته که از دیدار میان این دو شروع شد.[۲] علامه بلخی، او را به درس خواندن و رفتن به سربازی تشویق کرد.مزاری از سال ۱۳۴۸ش تا ۱۳۵۰ش، سربازی خود را در ولایت‌های کابل، خوست و پکتیا گذراند و هم‌زمان به تحصیل می‌پرداخت.


تحصیل در مزارشریف و قم

مزاری پس از اتمام دوره سربازی به زادگاه خود بازگشت و مشغول ادامه تحصیل در مدرسه شیخ سلطان در مزار شریف شد. او اوایل بهار ۱۳۵۱ش برای ادامه تحصیل از افغانستان خارج شد و پس از سفر به عراق و زیارت عتبات عالیات در نجف و کربلا، در حوزه علمیه قم اقامت کرد؛ گفته شده علت انتخاب قم از سوی مزاری، تنها برای تحصیل درس‌های رایج حوزوی نبود، بلکه قم و محیط تحصیلی آن، کانون مبارزات مخفی نیز به حساب می‌آمد و این سویه، جذابیت ویژه‌ای برای وی داشت.


مزاری در ایران به پخش کتاب‌های اسلامی و انقلابی و امور تبلیغی می‌پرداخت. او از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ش در قم مشغول به تحصیل بود و سپس به خواست پدر و به ناچار برای انجام اعمال حج راهی مکه شد، اما در سوریه ویزای عربستان به وی داده نشد. پس از آن به عراق رفت و سپس به ایران بازگشت. در مرز ایران به دلیل همراه داشتن کتاب‌های انقلابی، دستگیر و چهار ماه زندانی شد. پس از آزادی از زندان و اخراج از ایران، به افغانستان بازگشت و در مدارس مزارشریف و چهارکنت، به انجام برنامه‌های تربیتی و دینی پرداخت.


مزاری در ۱ تیر(سرطان) ۱۳۵۹ش از امام خمینی اجازه دریافت و مصرف وجوهات شرعی را در مزار شریف و مناطق اطراف دریافت نمود.


فعالیت‌های سیاسی


عبدالعلی مزاری(راست) و سید عباس موسوی(دبیرکل سابق حزب الله لبنان)

اولین فعالیت‌های سیاسی عبدالعلی مزاری در قالب حزبی را می‌توان مربوط به اوایل سال ۱۳۵۳ش. در حزب حسینی دانست. نقش مزاری در این حزب گرچه روشن نیست، اما اساس‌نامه حزب حسینی به روشنی نشانگر مبانی فکری او در آن روزهاست؛ ایجاد و برپایی حکومت اسلامی و مبارزه بر اساس مبانی اسلامی، از رویکردهای اصلی مزاری در حزب حسینی بوده است.


سازمان نصر افغانستان

پس از انقلاب اسلامی ایران و تشدید مبارزات مردم افغانستان در سال ۱۳۵۷ش سازمان نصر افغانستان از ائتلاف گروه‌هایی همچون روحانیت نوین، گروه مستضعفین و حزب حسینی تشکیل شد و در فرردین ۱۳۵۸ اعلام موجودیت کرد. دفتر اصلی آن در ایران مستقر بود.رهبری این سازمان جهادی، شورایی و اغلب از روحانیان شیعه مقیم قم، نجف و کابل بود.سازمان نصر از اندیشه‌های امام خمینی پیروی می‌کرد و عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، عزیزالله شفق، یوسف واعظی، محمد ناطقی و... عضو شورای رهبری آن بودند.


مزاری که در اردیبهشت(ثور) سال ۱۳۵۷ شمسی و پس از کودتای کمونیست‌ها، افغانستان را ترک کرده بود، در سال ۱۳۵۸ پس از شدت گرفتن جنبش مردم بر ضد کمونیست‌ها و نیروهای شوروی، به افغانستان بازگشت و در چهارکنت مشغول سازماندهی مبارزه با نیروهای دولتی شد. او در همان سال برای تامین امکانات و تسلیحات بار دیگر به ایران سفر کرد و در اواخر ۱۳۵۹ به افغانستان بازگشت. او سپس به ایران رفت و تا سال ۱۳۶۵ در ایران ماند.




حزب وحدت اسلامی افغانستان

عبدالعلی مزاری اوایل ۱۳۶۵ به افغانستان بازگشت و در شرایطی که توانسته بود قدرت و نفوذ خود را به تدریج در سازمان نصر افزایش دهد و به برجسته‌ترین رهبر سازمان تبدیل شود، تلاش فراوانی برای متحد کردن گروه‌های شیعی به کار بست. از بهار ۱۳۶۷ش که سازمان نصر و گروه رقیبش، پاسداران جهاد اسلامی، منشور اتحاد را امضا کردند، تا تیر ۱۳۶۸ش که مسئولان اکثر احزاب شیعه افغانستان به میثاق وحدت رسیدند و گروه‌های خود را منحل اعلام کردند، مقدمات برای تاسیس حزب وحدت اسلامی افغانستان فراهم شد. حزب وحدت پس از آغاز رهبری مزاری، به مطرح‌ترین حزب شیعه افغانستان تبدیل شد و بامیان، ستاد مرکزی حزب و مرکز تصمیم‌گیری‌های مهم سیاسی و نظامی شد.


دولت مجاهدین و حضور در کابل

همچنین ببینید: کشتار افشار

پس از آنکه مجاهدان در اردیبهشت ۱۳۷۱ش توانستند دولت کمونیستی نجیب‌الله را ساقط کنند و وارد کابل گردند، نیروهای حزب وحدت اسلامی در مناطق شیعه‌نشین کابل مانند افشار، چنداول، دشت برچی، کارته سخی، کارته سه و کارته چهار مستقر شد. مزاری نیز از بامیان به کابل رفت.[نیازمند منبع]


حزب وحدت اسلامی پس از تشکیل دولت اسلامی مجاهدین، در این دولت عضو بود و با گروه‌های اصلی آن، حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری ربانی و نیز گروه شورای نظار به ریاست احمدشاه مسعود روابط حسنه داشت. اما پس از عدم پایبندی آنان به توافق‌نامه‌ها بویژه عدم واگذاری کامل سهم شیعیان هزاره در دولت، حزب وحدت به رهبری مزاری تصمیم گرفت از دولت خارج شود. پس از آن بود که مناطق شیعه‌نشین کابل زیر حملات نیروهای ربانی و مسعود و نیروهای حزب اتحاد اسلامی به فرماندهی عبدالرسول سیاف ـ با اندیشه‌های وهابی ـ قرار گرفت. در یکی از بزرگ‌ترین این حملات در ۲۲ بهمن(حوت) ۱۳۷۱ش، در محله افشار در غرب کابل، صدها تن از ساکنان غیرنظامی هزاره و شیعه این محله قتل عام شد. 


ظهور طالبان و شهادت مزاری



پس از ظهور طالبان و رشد سریع آن که با تصرف مناطق جنوبی و رسیدن به کابل ادامه یافت؛ درگیری نیروهای برهان‌الدین ربانی،احمدشاه مسعود و متحدین‌ش، با حزب وحدت اسلامی شدت یافت. مزاری برای ایجاد درگیری بین این نیروها و طالبان، و نیز به دلیل خوش‌بینی به طالبان ـ که افکار واقعی خود را تا آن زمان آشکار نکرده بود ـ تصمیم گرفت موافقت‌نامه‌ای با این گروه امضا کند.[۱۲] بر اساس این توافق، حزب وحدت باید مواضع خط مقدم و سلاح‌های سنگین خود را به طالبان واگذار می‌کرد و نیروهای این گروه، به عنوان نیروی حائل بین مواضع حزب وحدت در غرب کابل و نیروهای مسعود مستقر می‌شدند.[۱۳] مزاری به توافق عمل کرد، اما طالبان با ورود به کابل، در پی خلع سلاح کامل سربازان حزب وحدت، و تصرف همه مناطق تحت کنترل آنان برآمد.[۱۴] سپس رهبر حزب وحدت و برخی از یاران نزدیکش را دستگیر کرده و به قندهار فرستاد. مزاری در ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۷۳ش در بین راه و در هلی‌کوپتر، همراه یارانش توسط طالبان شهید شد.



تشییع و بزرگداشت



پیکر مزاری به مزارشریف انتقال یافته، و در آنجا به خاک سپرده شد. تشییع جنازه او از غزنی به این شهر، بر دوش هزاران نفر و بصورت پیاده، در سرمای کوهستان، با طی مسافت صدها کیلومتر انجام شد.

مقبره‌ای برای مزاری در نزدیکی زیارت‌گاه سخی در مزار شریف ساخته شد. با اشغال مزار شریف بدست طالبان در تابستان ۱۳۷۷ش، مقبره او را منفجر کردند.


مزاری پس از شهادت به نماد مظلومیت، مقاومت و مبارزه هزاره‌ها تبدیل شده و موج نیرومندی از احساسات مردم را برانگیخت. سروده‌های بسیاری در رثای او گفته شد. برخی، این سروده‌ها را از جهت حجم و کیفیت، در نوع خود کم‌نظیر و حتی بی‌سابقه دانسته و ادعا کرده‌اند که «در تاریخ معاصر و حتی شاید گذشته افغانستان، در سوگ هیچ شخصیتی، این اندازه شعر سروده نشده است.»

شعرهایی که درباره مزاری سروده شده، اضافه بر ستایش او، شعر مقاومت و سخن گفتن از تبعیض‌ها، ناروایی‌ها و همچنین یادآوری رنج‌های هزاره‌ها بوده است.


در ۲۱ اسفند (حوت) ۱۳۹۴ش محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، عبدالعلی مزاری را در فرمان رسمی، ملقب به «شهید وحدت ملی افغانستان» کرد و روز ۲۲ اسفند به نام وی در تقویم رسمی افغانستان درج گردید.



گزیده‌ای از سخنان


اگر اقوام ساکن در افغانستان، هویت و شخصیت و حقوق همدیگر را نفی نکنند، اگر کسی در اینجا ظلم نکند، حق دیگری را ضایع نکند، دیگر مشکلی وجود ندارد. تمام جنجال‌ها و درگیری‌ها بر سر همین مسأله امتیاز طلبی و حذف همدیگر است. این امتیاز طلبی یک‌دفعه در چهره مذهب است، یک دفعه در چهره نژاد است.

شیعیان افغانستان در طول تاریخ، محروم بودند. حکومت‌های قبلی، شیعیان را از مشارکت سیاسی محروم کرده بودند.

من فکر می‌کنم این افتخار بزرگ برای ما و شما کافی است که پیرو علی(ع) و حسین(ع) هستیم.[نیازمند منبع]

ما عاشق قیافه کسی نیستیم. حقوق ملت خود را می‌خواهیم. عدالت اجتماعی را می‌خواهیم.هرکسی که این حقوق را برای ملت ما قائل شود، دست او را می‌فشاریم.